داستان این فیلم درباره دو دوست صمیمی به نامهای مالیک و اریک است که در سال 1992 میلادی در شیکاگو زندگی میکنند. آنها در کنار هم، شادیها و سختیهای بزرگ شدن در یک مجتمع مسکونی عمومی را تجربه میکنند و با چالشهای اجتماعی و اقتصادی که محیطشان بر آنها تحمیل میکند، مواجه میشوند. این دو دوست تلاش میکنند تا در برابر فشارهای زندگی راه خود را پیدا کنند و دوستی عمیقشان را حفظ کنند.
کیم با تاجری به نام چارلی رابطه نامشروعی دارد. یک شب، حادثهای رخ میدهد و کیم از کارش تعلیق میشود. او که مصمم است شغل جدیدی پیدا کند، در نهایت بهعنوان کارمند چارلی مشغول به کار میشود. اما این تصمیم او را درگیر پیچیدگیهای بیشتری میکند و رابطهاش با چارلی به چالشهای جدیدی کشیده میشود.
ارباب اودا نوبوناگا در تلاش برای تسلط بر ژاپن در سده 16، با جنگسالاران متخاصم روبروست. یکی از سردارانش، آراکی موراشیگه، علیه او شورش میکند و ناپدید میشود. نوبوناگا دو سردار وفادار خود را مأمور میکند تا شورشی را پیدا کرده و مجازات کنند. این جستجو آنها را با توطئهای بزرگتر مواجه میکند که سرنوشت ژاپن را تهدید میکند.
داستان درباره پدری است که برای کمک به خانوادهاش یک سیمکارت خانگی میخرد، بیخبر از اینکه این سیمکارت به طرز عجیبی آگاهی پیدا میکند و بهتدریج تبدیل به خطری مرگبار برای او و خانوادهاش میشود. این فیلم علمیتخیلی-هیجانانگیز، با درونمایهای از تکنولوژیهای هوشمند و پیامدهای پیشبینینشده آن، داستانی پرتعلیق و دلهرهآور از تلاش برای نجات خانواده در برابر یک تهدید غیرمنتظره را روایت میکند.
داستان فیلم درباره زنی است که زندگی خود را از طریق قاچاق حیوانات عجیبوغریب و کالاهای غیرقانونی میگذراند. در همین حال، او یک اپلیکیشن توسعه میدهد که کاربران را با شفادهندگان عرفانی و درمانگران متافیزیکی ارتباط میدهد. این برنامه بهسرعت محبوب میشود و کاربران مختلفی برای کمک به مشکلات روحی و جسمی خود به آن مراجعه میکنند. اما یکی از این مشاورهها بهطرزی غمانگیز اشتباه پیش میرود و باعث واکنشی خشونتآمیز و غیرمنتظره میشود. این حادثه زندگی زن را وارد مسیری تاریک و خطرناک میکند، جایی که نهتنها فعالیتهای غیرقانونیاش، بلکه اپلیکیشنی که ساخته است، او را در معرض خطر قرار میدهد.
داستان فیلم درباره یک فیزیکدان 55 ساله است که به طور غیرمنتظرهای متوجه میشود یک سیاهچاله در حال رشد در سینهاش وجود دارد. این سیاهچاله نهتنها زندگی او را تهدید میکند، بلکه او را در یک حلقه زمانی عجیب گرفتار کرده است که تنها یک هفته تا مرگ فاصله دارد. در مواجهه با این شرایط اضطراری، او تصمیم میگیرد با استفاده از دانش خود درباره سفر در زمان، به گذشته بازگردد. هدف او این است که زندگی خود را از نو بسازد و به فردی تبدیل شود که همیشه آرزویش را داشته، اما با هر قدم به گذشته، واقعیتهای بیشتری از زندگیاش برای او آشکار میشود و انتخابهایش را پیچیدهتر میکند.
نویسندهای به نام رن ویلند (با بازی نیک جوناس) پس از سالها به دلیل مراسم تشییع جنازه مادرش به خانه خانوادگی در کلیولند بازمیگردد. او که برای مدت طولانی از خانوادهاش، از جمله خواهرش، پدر بداخلاق اما خوشنیتش و ناپدری غیرقابل اعتمادش فاصله گرفته بود، حالا باید با گذشته و روابط پیچیده خانوادگی روبرو شود. در همین حال، رن با یک غریبه جذاب و پرانرژی آشنا میشود که حضورش او را به چالش میکشد تا با احساسات سرکوبشده خود مواجه شود. این برخورد باعث میشود که رن تصمیمات تازهای در زندگیاش بگیرد و با واقعیتهای جدیدی روبرو شود که زندگیاش را تغییر میدهد.
در آیندهای که بشریت سفرهای بین ستارهای را آغاز کرده، یک سفینه فضایی در میان راه به مشکل جدی برمیخورد. پانزده مسافر سفینه در شرایط بحرانی قرار میگیرند و متوجه میشوند که تنها چهار نفر میتوانند از اتاقکهای انجماد برای زنده ماندن استفاده کنند. وقتی همه در محفظه بار جمع میشوند، با حقیقت تلخ این انتخاب روبرو میشوند. ترس و اضطراب به اوج میرسد و میان آنها نزاعی بر سر بقا آغاز میشود. در این محیط بسته و پرتنش، وحشت و شکافهای روانی میان اعضای گروه بیشتر میشود و همه برای زنده ماندن وارد جنگی ناگفته و پرمخاطره میشوند.
داستان سفر جیم کالینز، پسر جوانی از استرالیای غربی، و گردانش را در جبهه غربی جنگ جهانی اول روایت میکند. جیم که از یک شهر کوچک به میادین نبرد وحشتناک اروپا کشیده شده، با واقعیتهای خشونتآمیز جنگ روبرو میشود. در میان گل و لای و ترس، او و همرزمانش باید در مقابل نیروهای دشمن مقاومت کنند، در حالی که جیم با چالشهای درونی خود و از دست دادن دوستانش دستوپنجه نرم میکند. این سفر نه تنها از او سربازی جسور میسازد، بلکه او را مجبور به مواجهه با حقایق تلخ جنگ و تغییرات درونی عمیقی میکند.
اریک دراون و شلی وبستر، دو معشوق ابدی، توسط افراد شرور به طرز وحشیانهای به قتل میرسند. اریک با فدا کردن جان خود، فرصتی مییابد تا به دنیای زندگان بازگردد و سفری پرمخاطره را برای انتقام از قاتلان و نجات روح شلی آغاز کند. این فیلم فانتزی-اکشن، داستانی از عشق جاودان، انتقام و نبرد میان زندگی و مرگ را روایت میکند، در حالی که اریک باید در دنیای زندگان و مردگان با خطرات ناشناخته روبرو شود.
در سال 1876، یک مادر و دختر در مزرعهای دورافتاده در غرب وحشی زندگی میکنند. آرامش زندگی آنها زمانی به هم میریزد که گروهی از سارقان خطرناک، که به دنبال پناهگاهی موقت هستند، به خانهشان هجوم میآورند. این مادر و دختر که در برابر تهدید مرگبار این افراد تنها ماندهاند، باید برای نجات جان خود و محافظت از مزرعهشان، به مبارزهای بیرحمانه و پر از دلهره بپردازند. در این نبرد، آنها نه تنها باید بر ترسهای خود غلبه کنند، بلکه یاد بگیرند چگونه به یکدیگر اعتماد کنند و از هوش و جسارت خود برای بقا استفاده کنند.
زنی که به تازگی از اعتیاد نجات یافته، شاهد یک قتل هولناک میشود و به طرز غمانگیزی مجبور به همکاری با قاتل میگردد تا از تهدیدی که جان دخترش را به خطر انداخته، جلوگیری کند. او که بین دو دنیای پلیس و خلافکاران زیرزمینی گیر افتاده، وارد بازی پیچیدهای میشود و برای نجات دخترش و مقابله با گذشته تاریک خود، باید دست به اقداماتی خطرناک و غیرمنتظره بزند. در این مسیر، او با چالشهایی روبرو میشود که نه تنها ایمان او به خود را مورد آزمایش قرار میدهند، بلکه تمامیت خانوادهاش را نیز به خطر میاندازند.