کینگ مووی

آمریکا 1994 - جایی نزدیک ویچیتا، کانزاس.

زنی به خاطر جنایت شوهرش به زندان می افتد و تنها راه نجاتش حل معماهای گذشته مرموزش است.

یک بازیگر کمدی کمدی خبر می رسد که دوست دختر گم شده اش از سندیکا بازگشته است.

شمال، روزنامه‌نگار رادیو تلویزیون، وقتی راز تاریکی را فاش می‌کند، دنیا را شوکه می‌کند

پس از آتش سوزی دهکده آفریقایی، یایا به بردگی کاکائو در می آید. مامور سازمان ملل و دانشمند آمریکایی با هم متحد می شوند تا بردگی کودکان در صنعت شکلات سازی را آشکار کنند و با شیاطین مبارزه کنند.

وقتی یک دختر جوان که توسط یک پدر مجرد بزرگ می شود او را به دلیل خشونت گروهی از دست می دهد، به مجریان قانون مراجعه می کند، اما آنها کمکی نمی کنند. او سعی می کند قانون را به دست خود بگیرد و متوجه می شود که هوشیار بودن چیزی شبیه به تصور او نیست...

پس از یک فاجعه بیگانه، چند روح انسانی باقیمانده سعی می‌کنند تا سلامت عقل و واقعیت خود را حفظ کنند، زیرا بشریت به آرامی در تاریکی فرو می‌رود...

گروهی از دانشجویان میزبان جشنواره فیلم نیمه شب گرندهاوس هستند. آنها یک خانه هنری وحشتناک نفرین شده به نام "آشوب خزنده" را کشف می کنند. در مد کلاسیک ترسناک، آنها به اشتباه فیلم را نمایش می دهند و ضرب وشتم مطلق را به راه می اندازند...

این فیلم روایت تلاش های یک مرد معمولی به نام کیت گیل است که می خواهد یک شبه پولدار شود. او که تمام پس انداز زندگی خود را برای خرید سهام یک بازی کامپیوتری کوچک خرج کرده، اکنون به دنبال متقاعد کردن دیگران برای خرید بازی و پیوستن به جنبش آن است. اگر او بتواند دیگران را متقاعد کند قطعا میلیونر خواهد شد ...

فیلم من کاپیتان هستم، داستان دو جوان است که رویای رسیدن به اروپا را در سر دارند و از شهر زادگاهشان داکار، سراسر آفریقا را برای رسیدن به اروپا طی می‌کنند...

گیاه ارزشمند یک سیاره را که حاوی انرژی ضروری برای آنجا بود نابود کرده اند و حالا سیاره تبدیل به بیابانی ویرانه شده است. سه کودک معتقدند امید هنوز زنده است و برای پیدا کردن آخرین گیاه باقیمانده با موانع زیادی مواجه می شوند.