کینگ مووی

در 22 مه 1980 در نیمه شب، همان شبی بود که من مردم. براساس داستانی واقعی

زن جوانی که در جست‌وجوی حقیقتی است که چرا یک روان‌گردان در زمان سفر به دنبال او است، به سفری پرتلاطم در بیابان، زمان، فضا و گذشته خانواده‌اش پرتاب می‌شود.

مجموعه در پروژه های مسکن نیوجرسی. مرد جوانی که در تمام عمرش فقط فقر و بدرفتاری را می‌شناخت، دچار یک فروپاشی روانی می‌شود و دست به یک قتل عام می‌زند که شبیه هیچ‌کس دیگری در تاریخ نیست.

در سال 2030، یک بیماری همه گیر زامبی با ابعاد کتاب مقدس، جمعیت ایالات متحده را از بین می برد. بازماندگان آمریکایی با عجله به مکزیک می روند تا به «ال سانتواریو دل سور»، پناهگاه جنوبی، یک فلات صخره ای که گمان می رود عاری از زامبی باشد.

کندیس شمال نیوجرسی را به مقصد میامی، فلوریدا ترک می کند تا از خشونت و فقر فرار کند. او به سرعت خود را در حال مبارزه برای زندگی خود در یک کابوس قرمز می یابد.

داستان اصلی درباره مردی که پسرش را از دست داد، برای خیلی ها بابانوئل شد، دوباره با عشقش متحد شد و امید را برای همه به ارمغان آورد. مضطرب از از دست دادن پسرش، نیک، زمانی که نقش بابانوئل را بر عهده می‌گیرد به هدف جدیدی پی می‌برد...

ساموئل و دوستانش به همراه سگ مورد اعتمادش آتنا باید به ماجراجویی یک عمر بروند و با یک رئیس اوباش هماهنگ کنند تا معماهای اسکار را حل کنند تا به آتنا کمک کنند کریسمس را برای کل شهر نجات دهد.

زنی به خاطر جنایت شوهرش به زندان می افتد و تنها راه نجاتش حل معماهای گذشته مرموزش است.

یک بازیگر کمدی کمدی خبر می رسد که دوست دختر گم شده اش از سندیکا بازگشته است.

شمال، روزنامه‌نگار رادیو تلویزیون، وقتی راز تاریکی را فاش می‌کند، دنیا را شوکه می‌کند

پس از آتش سوزی دهکده آفریقایی، یایا به بردگی کاکائو در می آید. مامور سازمان ملل و دانشمند آمریکایی با هم متحد می شوند تا بردگی کودکان در صنعت شکلات سازی را آشکار کنند و با شیاطین مبارزه کنند.