کینگ مووی

پس از قتل پدرش توسط گروهی از نینجاها، راهایو دچار ضربه‌ای شدید می‌شود که به او آسیب‌های روحی و روانی زیادی وارد می‌کند. با دخالت خانزاب، قدرت تمرکز او به شدت کاهش می‌یابد و حالا او باید علاوه بر انتقام، برای بازیابی کنترل ذهنش نیز تلاش کند و با چالش‌های درونی و بیرونی مبارزه کند.

آرت، پس از احیا شدن توسط موجودی شوم، به شهر مایلز کانتی بازمی‌گردد؛ جایی که در شب هالووین، دختر نوجوانی و برادر کوچکترش را هدف قرار می‌دهد و...

داستان درباره‌ی دلقکی دیوانه است که در شب هالووین، سه زن جوان را می‌رباید و هر کسی که در مسیرش قرار بگیرد را بی‌رحمانه از بین می‌برد و...

این فیلم درباره زنی است که برای پیدا کردن دختر گمشده‌اش به شهر دورافتاده و مرموزی به نام «تپه خاموش» سفر می‌کند. این شهر خالی از سکنه و پر از رازهای تاریک است. فیلم بر اساس بازی ویدئویی مشهور «تپه خاموش» ساخته شده است.

داستان درباره دختر ۱۷ ساله‌ای به نام گرچن است که به اجبار به آلمان نقل مکان می‌کند تا با پدرش و خانواده جدیدش زندگی کند. اما او به زودی با صداهای عجیب و زنی ترسناک مواجه می‌شود که او را تعقیب می‌کند.

آیه وین، برنامه‌نویسی باهوش، در تلاش برای توسعه برنامه‌ای کامپیوتری است که می‌تواند نیروهای عرفانی را احضار و کنترل کند. اما با شروع استفاده از برنامه، او متوجه می‌شود که این نیروها از قدرت او فراتر رفته‌اند. در حالی که آیه وین تلاش می‌کند تا به کمک فناوری خود کنترل نیروها را به دست گیرد، بخش تاریک این برنامه او را تحت تأثیر قرار می‌دهد و به سمت مسیری خطرناک و مرموز سوق می‌دهد که حتی او قادر به پیش‌بینی عواقب آن نیست.

در دنیایی که توسط موجودات مرموز و خطرناک تسخیر شده، جوانی به نام ایتان که از فراموشی رنج می‌برد، با فردی عجیب و مرموز به نام می متحد می‌شود. آن‌ها با هم تلاش می‌کنند تا نامزد گمشده ایتان را پیدا کنند. اما در طول این جستجو، رازهای تاریکی درباره گذشته ایتان و ماهیت واقعی جهان پیرامونشان آشکار می‌شود، که مأموریت آن‌ها را پیچیده‌تر و خطرناک‌تر می‌کند.

در ایالت اکلاهما و در دهه 1930، درست در میانه طوفان‌های گرد و غبار ویرانگر، زنی به این باور می‌رسد که حضوری شوم و ناپیدا خانواده‌اش را تهدید می‌کند. در حالی که شرایط محیطی و اجتماعی به وخامت می‌رود، او با این نیروی مرموز و تاریک درگیر می‌شود و تلاش می‌کند از خانواده‌اش در برابر این تهدید ناشناخته محافظت کند.

داستان درباره مادری و پسران دوقلویش است که سال‌ها تحت تأثیر نیرویی بدخواه و ناشناخته قرار داشته‌اند. در ابتدا همه فکر می‌کنند که این مشکلات ناشی از مسائل عادی زندگی است، اما به مرور زمان یکی از پسران دوقلو متوجه حضور نیرویی شرور و مخوف می‌شود و شروع به شک در ماهیت واقعی این عذاب‌ها می‌کند.

نویسنده‌ای به شهری دورافتاده سفر می‌کند، جایی که در ابتدا به نظر می‌رسد همه چیز عادی است. اما به زودی متوجه می‌شود که مردم این شهر راز تاریکی را مخفی می‌کنند. او درمی‌یابد که ساکنان شهر خون‌آشام‌هایی هستند که در پوشش زندگی روزمره‌شان از انسان‌ها تغذیه می‌کنند. هرچه بیشتر در عمق این راز فرو می‌رود، فرار از سرنوشت مرگباری که در انتظارش است، سخت‌تر می‌شود. حالا باید تصمیم بگیرد که چگونه از این شهر وحشتناک جان سالم به در ببرد.

در دنیایی که هیچ کس صحبت نمی کند، یک جامعه مؤمن تحت رهبری زنان، زن جوانی را که از زندان فرار کرده است، شکار می کند. عزرائیل که دوباره دستگیر می شود، قرار است برای یک شیطان باستانی در بیابان قربانی شود، اما برای بقای خود می جنگد.

در دهه 1950 میلادی، پسر جهنمی و یک مامور تازه‌کار مسائل ماورایی در یک منطقه روستایی آپالاچی با جامعه‌ای مواجه می‌شوند که تحت سلطه جادوگران قرار دارد. این جادوگران به رهبری شیطانی به نام کروکد من، ارتباطی نگران‌کننده با گذشته پسر جهنمی دارند. این دو شخصیت باید با چالش‌های تاریک و رازهای این جامعه مقابله کنند تا حقیقت را کشف کرده و از تأثیرات خطرناک این جادوگران رهایی یابند.