کینگ مووی

در ایالت اکلاهما و در دهه 1930، درست در میانه طوفان‌های گرد و غبار ویرانگر، زنی به این باور می‌رسد که حضوری شوم و ناپیدا خانواده‌اش را تهدید می‌کند. در حالی که شرایط محیطی و اجتماعی به وخامت می‌رود، او با این نیروی مرموز و تاریک درگیر می‌شود و تلاش می‌کند از خانواده‌اش در برابر این تهدید ناشناخته محافظت کند.

داستان فیلم درباره یک عضو سابق و برجسته واحد ویژه ضد تروریسم (SATS) است که پس از سال‌ها از خدمت کناره‌گیری، دوباره توسط همکاران قدیمی خود برای یک مأموریت حیاتی فراخوانده می‌شود. این مأموریت او را در مسیری پرخطر قرار می‌دهد که باید با گذشته‌اش روبرو شود و با دشمنان قدیمی و تهدیدات جدیدی مقابله کند و...

این فیلم درباره مردی به نام "لی من جائه" است که با قرض دادن نام خود به کسب‌وکارهای مختلف، امرار معاش می‌کند. او در ازای دریافت 5 میلیون وون، به یک شرکت اجازه می‌دهد از نام او استفاده کند. اما به‌طور غیرمنتظره‌ای به اختلاس 100 میلیارد وون متهم می‌شود. حالا او باید با استفاده از هوش خود از این اتهام فرار کند و به‌طور نمادین مرگ خود را به نمایش بگذارد تا از چنگال قانون و تبهکاران نجات یابد. این داستان پر از پیچیدگی‌های جذاب و چالش‌های پیش‌بینی‌ناپذیر است.

پس از یک حادثه مرگبار در دریای آزاد، زنی جوان و دو دوستش توسط ناخدای یک کشتی ماهیگیری نجات می‌یابند. اما خیلی زود متوجه می‌شوند که این کشتی اسرار وحشتناکی را در خود پنهان کرده و نجاتشان تنها آغاز کابوسی بزرگ‌تر است.

داستان درباره مادری و پسران دوقلویش است که سال‌ها تحت تأثیر نیرویی بدخواه و ناشناخته قرار داشته‌اند. در ابتدا همه فکر می‌کنند که این مشکلات ناشی از مسائل عادی زندگی است، اما به مرور زمان یکی از پسران دوقلو متوجه حضور نیرویی شرور و مخوف می‌شود و شروع به شک در ماهیت واقعی این عذاب‌ها می‌کند.

داستان فیلم درباره یک تک‌تیرانداز حرفه‌ای به نام "مهره سوخته" است که در یک پنت‌هاوس تمام شیشه‌ای به دام رقیب کشنده‌ای گرفتار می‌شود. او به تنهایی باید با دشمن خود روبرو شود، زیرا هیچ نیروی کمکی برای یاری‌اش وجود ندارد. در حالی که او برای بقا و کشتن دشمن خود تلاش می‌کند، متوجه می‌شود که توطئه‌ای بزرگ‌تر در پس این تعقیب و گریز قرار دارد. این فیلم ترکیبی از تعلیق و اکشن است که به بررسی جزئیات ذهنی شخصیت و چالش‌های او در مواجهه با تهدیدات بیرونی می‌پردازد. با گذشت زمان، او باید انتخاب‌های دشواری را برای نجات خود و کشف حقیقت پشت پرده این توطئه انجام دهد.

نویسنده‌ای به شهری دورافتاده سفر می‌کند، جایی که در ابتدا به نظر می‌رسد همه چیز عادی است. اما به زودی متوجه می‌شود که مردم این شهر راز تاریکی را مخفی می‌کنند. او درمی‌یابد که ساکنان شهر خون‌آشام‌هایی هستند که در پوشش زندگی روزمره‌شان از انسان‌ها تغذیه می‌کنند. هرچه بیشتر در عمق این راز فرو می‌رود، فرار از سرنوشت مرگباری که در انتظارش است، سخت‌تر می‌شود. حالا باید تصمیم بگیرد که چگونه از این شهر وحشتناک جان سالم به در ببرد.

هنگامی که هدر و کارلا (با بازی نائومی هریس و ناتالی دورمر) پس از سال‌ها دوباره با یکدیگر ملاقات می‌کنند، هدر پیشنهادی غیرمنتظره به کارلا ارائه می‌دهد که می‌تواند زندگی هر دوی آن‌ها را برای همیشه تغییر دهد. این پیشنهاد به آن‌ها فرصتی می‌دهد تا با چالش‌های جدیدی روبرو شوند و روابط پیچیده‌ای را در زندگی‌شان دوباره شکل دهند، در حالی که با احساسات و رازهای پنهانی خود نیز دست و پنجه نرم می‌کنند.

این فیلم درباره قاتل قراردادی کهنه‌کاری به نام جو فلود (با بازی دیو باتیستا) است. وقتی جو متوجه می‌شود به بیماری کشنده‌ای مبتلا شده، تصمیم می‌گیرد دستور کشتن خودش را صادر کند. اما بعد از فهمیدن اینکه تشخیص پزشک اشتباه بوده، حالا باید با همکاران قاتلی که برای کشتن او استخدام شده‌اند، مقابله کند و…

هنگامی که یک رهبر مرموز، کنترل زندان بزرگ و مخوف پلتفرم را به دست می‌گیرد، این زندان که محل نگهداری مجرمان متنوعی است، تحت حکومتی بی‌رحمانه و ترسناک اداره می‌شود. یک ساکن جدید به نام گورنگ، با ورود به این محیط غیرانسانی و سیستم تغذیه وحشیانه‌اش، درگیر مبارزه‌ای دشوار و پرمخاطره برای بقا و مقابله با این روش ظالمانه می‌شود. او با چالش‌های جسمی و روانی بسیاری روبروست، اما به تدریج پی می‌برد که نبرد او فراتر از مبارزه با زندانیان است و باید با خود سیستم پلتفرم و نمادین شدن رهبر مرموز آن مبارزه کند.

یک خودرو که از سرویس اشتراک خودرو استفاده می‌کند، خودروی گمشده‌ای را که در هشدار آمبر الرت توصیف شده، تعقیب می‌کند و به این ترتیب، یک تعقیب و گریز هیجان‌انگیز آغاز می‌شود.

آقای اودایابانو، که زمانی مقام دی‌اس‌پی را بر عهده داشت، در یک برنامه تلویزیونی به مرور خاطرات حرفه‌ای خود می‌پردازد. وی در این برنامه، جزئیات هیجان‌انگیز پرونده‌ای به نام چپاناتوتا را که نقطهٔ عطفی در زندگی کاری‌اش بوده است، برای مخاطبان بازگو می‌کند.